سپندارمذگان

27 بهمن، 1398
14 بهمن، 1398
مدت مطالعه :
روز عشق یا سپندارمذگان، از آیین کهن و باستان ایرانی‌ست که ریشه در اصالت و تمدن گذشته دارد. ما ایرانیان این روز باشکوه را در بهمن ماه جشن می‌گیریم. زیرا بهمن، ماه عشاق و عشق‌های ابدی‌ست. حال و هوای دل آدم‌ها در بهمن، انگار جور دیگری می‌شود. اگر در این ماه سری به خیابان‌ها بزنید، رهگذرانی را می‌بینید که با شور و هیجان خاصی در حال خرید کردن برای عزیزانشان هستند. فروشندگان هم کسب‌ و ‌کارشان رونق خوبی می‌گیرد. در این مطلب می‌خواهیم کمی بیشتر با این روز باشکوه و اصیل ایرانی آشنایتان کنیم؛ با اسمارتیز همراه باشید.

تاریخچه و پیشینه سپندارمذگان
در طول هر سال شمسی، روز‌های به خصوصی در تقویم داریم که برایمان از اهمیت بالایی برخوردار هستند. مراسم شاد و جشن‌های باشکوهی در این مناسبت‌ها برگزار می‌کنیم. مردم هم فارغ از هر دغدغه‌ای، این روزها را به خوشی و شادمانی سپری می‌کنند. البته ایامی هم در تاریخ کشورمان وجود دارد که به سال‌های بسیار دوری برمی‌گردد. متاسفانه امروزه شاید کم‌تر به این آیین‌های باستانی اهمیت داده شود. به عنوان مثال از روزهای فراموش شده در بین مردم ما، می‌توان به سپندارمذگان اشاره کرد. در ایران باستان، این روز را به مناسبت گرامیداشت مقام زن، جشن می‌گرفتند. شاید اگر تازه با نام سپندارمذگان آشنا شده باشید، فکر کنید به دلیل تقارن نسبی این روز با ولنتاین، سپندارمذگان همان ولنتاین است. اما اگر سری به تاریخ و فرهنگ غنی کشورمان بزنید، متوجه می‌شوید که این رسم از دیرباز در ایران باستان پایه‌گذاری شده بود. حتی سابقه‌ی آن به زمانی بسیار دورتر از ولنتاین برمی‌گردد.
در ایران باستان علاوه بر ماه‌ها، هر کدام از روز‌ها هم نامی مختص به خود داشتند. برای مثال روز اول هر ماه «اورمزد»، روز دوم هر ماه «بهمن»، روز سوم هر ماه «اردیبهشت» (به معنای پاکی و راستی) است. روز چهارم «شهریور» و روز پنجم هم «سپندازمذ» نام داشت. در ایران باستان سپندارمذ را لقبی ملی برای زمین می‌دانند. این کلمه به معنای بردباری و فروتنی مقدس، فرشته نگهبان زمین و گاه هم خود زمین استفاده می‌شد. در باور ایرانی، مردان همیشه قدرت بیشتری دارند و در مقابل، زنان از عشق و ایثار  سرشار هستند. زمین هم مانند مادری دلسوز، مخلوقات را در دامان پر از عشق خود پرورش می‌دهد. به همین دلیل، زمین را نمادی از مهرورزی معرفی کردند. در هر ماه، یک دفعه نام یک روز با همان ماه مقارن می‌شد. مثلا روز پنجم هر ماه یعنی سپندارمذ، با دوازدهمین ماه سال هم‌نام می‌شد که آن روز خجسته را جشن می‌گرفتند. این روز در تقویم زرتشتی مقارن با 5 اسفند بود و به همین دلیل سپندارمذگان را اسفندگان (اسپندگان) نیز می‌گفتند. اما تغییر ماه 30 روزه تقویم زرتشتی به ماه‌های 31 روزه و 30 روزه تقویم شمسی، باعث شد که روز سپندارمذگان، 6 روز زودتر یعنی در تاریخ 29 بهمن برگزار شود. البته بسیاری عقیده دارند که این آیین باید در تاریخ قبلی خود یعنی همان 5 اسفند برگزار شود اما به طور معمول این کار در ماه بهمن صورت می‌گیرد.
برگزاری مراسم جشن سپندارمذگان در کابل
برگزاری مراسم جشن سپندارمذگان در کابل
آیین سپندارمذگان چگونه برگزار می‌شود؟
در تقویم کنونی ایران، این روز خجسته را در 29 بهمن جشن می‌گیرند. هر چند که مردم امروزی ایران، کمتر این آیین عاشقانه را به خاطر می‌آورند. مقبولیت و شهرت روز ولنتاین (که برگرفته و به تقلید از روز عشق ایرانیان باستان به وجود آمده) در بین مردم بیشتر است. فراموش نکنید که هویت هر ملت، به آداب و رسوم گذشته‌ی آن برمی‌گردد. خوب است شما هم در زنده نگه داشتن این آیین قدیمی سهیم باشید و این مناسبت‌های دیرینه را به‌ خاطر بسپارید. از میان این مناسبت‌ها‌، روز سپندارمذگان، که سمبل ابراز عشق مرد ایرانی‌ست، می‌تواند روز خوبی برای بازسازی دوستی‌ها و بیشتر کردن محبت‌ها باشد. این جشن‌ها و سنت‌های کهن، فرهنگ و قدمت چند هزار ساله‌ی ما ایرانیان را به رخ جهانیان می‌کشاند. پس ما هم به ‌عنوان یک ایرانی، خودمان را موظف بدانیم، که هر ساله این جشن‌ها را هر چه باشکوه‌تر برگزار کنیم. جشن سپندارمذگان در ایران باستان، طبق آداب و رسوم و قواعد خاصی برگزار می‌شد.     
رسم رایج برگزاری سپندارمذگان این‌گونه بود که در تمام خانواده‌های ایرانی، مردان در حد بضاعت مالی‌شان، هدایایی برای بانوان در نظر می‌گرفتند. زنان لباس و کفش نو بر تن می‌کردند و مرسوم بود که بانوان به پاس زحمات یک ساله خود، پیشکش‌هایی دریافت کنند. شاید برایتان جالب باشد بدانید در این روز خاص، زنان پاکدامنی که فرزندان صالح تربیت می‌کردند، از همسرانشان هدیه می‌گرفتند. بانوان بر تخت می‌نشستند  و پادشاهی می‌کردند و بقیه افراد خانواده تحت فرمان آن‌ها بودند. زنان تمام روز به استراحت می‌پرداختند و از انجام امور منزل معاف می‌شدند. مردان و پسران در خانواده، باید مسئولیت تمام کار‌های روزمره خانه را به دوش می‌کشیدند. اهمیت ویژه این روز بزرگ بیشتر، به خاطر ارزش دادن به زن و شناساندن جایگاه والای او، در جامعه و کانون خانواده بود. از هدایایی که زنان ایرانی در این روز می‌گرفتند می‌توان به طلا و جواهر، ظروف گران‌بها، لباس و پارچه زینتی به همراه گل و عطر اشاره کرد.
آیین‌ها و نام‌های دیگر
در روز سپندارمذگان، آیین‌ها و مراسم‌های زیادی با مناسک متفاوت و مخصوص به خود برپا می‌شد. در این روز بیشتر به زنان و نقش آنان در خانواده اهمیت می‌دادند. زنان و دختران، آزادی بیشتری داشتند و اوقاتشان بیشتر به تفریح و خوشگذرانی می‌گذشت. از دیگر جشن‌های این روز باستانی، «مردگیران» بود که همزمان با سپندارمذگان، برگزار می‌شد. جالب است بدانید، دختران جوان و دم‌بخت در این روز، امتیازات خاصی از طرف خانواده می‌گرفتند. آن‌ها می‌توانستند آزادانه، پسر مورد علاقه‌شان را به عنوان همسر آینده خود انتخاب کنند. اگر دختری خواهان ازدواج با معشوق خودش بود، باید تا روز سپندارمذگان انتظار می‌کشید. زیرا این شانس فقط یک بار در سال نصیب دختران جوان می‌شد. به همین دلیل هم، نام این جشن را «مردگیران» گذاشته بودند.        
البته به مرور زمان و تحت تاثیر مذهب، این سنت‌ها ماهیت واقعی خودشان را از دست دادند. زیرا در ابتدا سپندارمذگان، بیشتر متعلق به دختران جوان بود که به همسرگزینی تشویق می‌شدند. اما رفته رفته، مردان برای قدردانی از زنانشان، سپندارمذگان را جشن می‌گرفتند. در روزگار ما هم دیگر اثری از جشن و سرور دیده نمی‌شود و تقریبا می‌توان گفت، این روز باستانی به فراموشی سپرده شده است. بعضی از رسوم خرافی و جادویی هم بین عوام برگزار می‌شد که جزو آیین اصیل سپندارمزگان نبود. مثلاً مردم در این روز، دانه‌های انار را با مویز مخلوط می‌کردند و اعتقاد داشتند این معجون آن‌ها را از نیش عقرب محافظت می‌کند. این ترکیب را بر روی چند برگه یادداشت می‌کردند و آن ‌را روی دیوارهای منزل می‌چسباندند. البته این عقاید، خرافه‌ای بیش نبود. این ‌که با چه نامی این جشن را به یاد بیاورید، مهم نیست. فرقی ندارد آن ‌را سپندارمذگان بنامید یا مردگیران. در هر صورت این روز خجسته به ما گوشزد می‌کند، که اجداد و نیکانمان، در حفظِ شان و منزلت زنان کوشا بوده‌اند. این عقیده آنان می‌تواند الگوی رفتاری خوبی برای ما باشد.
کادوهای روز سپندارمذگان می‌تواند ساده باشد؛ حتی میوه‌های خشک شده
کادوهای روز سپندارمذگان می‌تواند ساده باشد؛ حتی میوه‌های خشک شده
ولنتاین آری؛ سپندارمذگان نه!
«در قرن سوم، زمانی که پادشاهان ساسانی در ایران حکومت می‌کردند، در روم باستان فرمانروایی به نام کلودیوس دوم بر تاج و تخت پادشاهی نشسته بود. او که حاکمی بی‌رحم و ظالم بود عقاید عجیب و مخصوص به خودش را داشت. وی معتقد بود سربازان مجرد، جنگجویان بهتری هستند و دستور داد هیچ سربازی حق ازدواج ندارد. این فرمانروا به قدری ظالم و قاطع بود که هیچ کس جرات نداشت خلاف عقیده او کاری انجام دهد. سربازان همگی، تحت سلطه این فرمانروای بی‌رحم بودند و به ناچار تسلیم خواسته او می‌شدند. اما کشیشی شجاع در آن زمان، به نام والنتیوس (والنتاین)، سربازان را مخفیانه با دختران مورد علاقه و محبوبشان به عقد یکدیگر در می‌آورد. زمانی‌ که کلودیوس این خبر را شنید، خشمگین شد و دستور داد هر چه زودتر والنتاین را در زندان حبس کنند. او در زندان دلباخته دختر زندان‌بان شد. اما پس از مدتی، حاکم دستور اعدام والنتاین را صادر کرد. سرانجام وی با عشقی ناکام از دنیا رفت و از همان زمان به عنوان نماد عشق شهرت پیدا کرد. بعد از مرگش یک روز را در فرهنگ و تاریخ غرب به یاد او ولنتاین نام‌گذاری کردند.»
چند خط بالا، تاریخچه‌ای کوتاه را از ولنتاین معرفی می‌کند که به روز عشق غربی معروف شده است. در این روز، عشاق برای یکدیگر کادو می‌خرند و با شکلات و عروسک‌های خرسی از یکدیگر استقبال می‌کنند. اما با مقایسه ولنتاین و سپندارمذگان به این نتیجه می‌رسیم که اگرچه هر دوی این روزهای به روز عشق معروف شده‌اند، اما سپندارمذگان به دلیل پیشینه ایرانی و البته ماهیت آن، می‌تواند محترم‌تر و باارزش‌تر باشد. در آیین سپندارمذگان، مهم‌ترین اصل رعایت و یادآوری حقوق و شان زن در میان خانواده‌های ایرانی‌ست. آیین باستانی سپندارمذگان می‌کوشد تا به همه ایرانیان (و جهانیان) بیاموزد که نقش زن در خانواده اگر از مرد بیشتر نباشد، قطعا کمتر از آن هم نخواهد بود. می‌توانیم با برگزاری منظم سپندارمذگان و تبلیغ و اشاعه آن، سهمی هر چند کوچک، در تربیت نسل‌های کوچک‌تر از خود داشته باشیم. خیلی از ماها سعی می‌کنیم تا با برگزاری مراسم‌های نامانوس غربی، خود را همراه با جهانیان نشان دهیم، بی‌خبر از آن که خودمان مراسم‌هایی اصیل‌تر و جذاب‌تر داریم. سعی کنیم با برگزاری هر چه باشکوه‌تر سپندارمذگان، ایرانی‌تر از همیشه بمانیم.

اگر برای خیلی از افراد خواندن و نوشتن در همان دوران مدرسه به اتمام رسید، برای من اما تا همین حالا ادامه دارد. یکی از لذت‌های من در زندگی نوشتن است و این کار را 7 سال است که به طور مداوم انجام می‌دهم. همان مسیری که از نوشتن روزنگاری‌ها شروع شد، حالا به تخصص و راهی برای گذران اوقات بیکاری تبدیل شده است.

امتیاز دهید نظری تا کنون ثبت نشده است ۵ / 4.6 10 نفر
نظرتو با ما مطرح کن
نظرات دیگران
اولین نفری باشید که در مورد این مطلب نظر می‌دهد.