شاید این‌ها را هم بپسندید!
از چانه زدن نترسید
شاید عجیب باشد، اما برخی مشتری‌ها از چانه‌زنی خوششان نمی‌آید، چون فکر می‌کنند با این کار در حق فروشنده نامردی می‌کنند. به این دسته افراد باید گفت اصلاً نگران نباشید! چون اگر چانه زنی در فرهنگ محلی شهر یا کشور مقصد طبیعی باشد، آن‌وقت اگر چانه نزنید، تعجب می‌کنند. پس با خیال راحت چانه بزنید، اما مراقب باشید خیلی تندخو نباشید. قرار نیست فروشنده‌ی بی‌نوا را به خاک سیاه بنشانید و با او دعوا کنید. همیشه یادتان باشد، هنگام چانه زدن، تفاوت بین یک دلار و دو دلار برای فروشنده بسیار مهم‌تر از خریدار است. به عبارتی می‌توان گفت ممکن است یک دلار شما را فقیر نکند، اما فروشنده را پول‌دار می‌کند.
مغازه‌های دیگر را هم ببینید
راهنمای تخفیف گرفتن و چانه زدن در سفر ؛ اول همه مغازه‌ها را بگردید سپس انتخاب کنید.
اگر از پشت ویترین مغازه چیزی چشمتان را گرفت، در جا وارد مغازه نشوید؛ بلکه به چند مغازه دیگر هم سر بزنید. شاید همان کالا را جای دیگر با قیمت ارزان‌تر یا اصلاً چیز بهتر و باکیفیت‌تری پیدا کردید. معمولاً خارج از محدوده‌های توریستی، قیمت‌ها پایین‌تر است. با چند محلی دم‌خور شوید و بفهمید آن‌ها از کجا خرید می‌کنند. این طوری خرید ارزان‌تری خواهید داشت.
محلی‌ها چقدر پول می‌دهند
در نگاه مردم چه درست چه غلط، توریست یک خارجی است که پولش از پارو بالا می‌رود و اگر هم این طور نباشد لااقل از مردم محلی آن منطقه پول‌دارتر است. به همین دلیل قیمت‌ها برای یک توریست همیشه بالاتر است. پس همیشه ببینید محلی‌ها برای همان چیزی که می‌خواهید بخرید چقدر پول می‌پردازند. با این‌که در کل نمی‌توان به عنوان توریست انتظار همان قیمت محلی‌ها را داشت، اما باز هم دانستن این نکته به کار می‌آید.
آیا واقعاً ارزشش را دارد
صرف نظر از قیمت محصول، اول ببینید آیا چیزی که می‌خواهید بخرید واقعاً برای‌تان می‌ارزد یا خیر. هنگام فکر کردن نکاتی مانند حمل آن در تمام سفر و پرداخت هزینه بار در هواپیما هنگام برگشت را در نظر داشته باشید. مثلاً شاید یک تابلوی نقاشیِ ارزان‌قیمت گیرتان بیاید، اما باید حساب کرد که چقدر قرار است بعداً بابت قاب کردنش پیاده شوید.
نه سیخ را بسوزانید نه کباب را
فروشنده‌ها خودشان ختم چانه زنی اند. طبیعی است که هنگام خرید یا هر معامله‌ای هر طرف سعی می‌کند که به نفع خود عمل کند. دقیقاً به همان اندازه که شما به عنوان خریدار می‌خواهید ارزان بخرید، فروشنده نیز می‌خواهد گران بفروشد. اما می‌توان کاری کرد که در آخر کار هر دو راضی باشند. شاید عبارت «بُرد بُرد» را زیاد شنیده‌اید. این اصلاح در این جا هم جواب می‌دهد. سر قیمتی توافق کنید که نه سیخ بسوزد و نه کباب!
ذوق و شوق خود را پنهان کنید
اگر از محصول مورد نظر خیلی خوشتان آمده یا حتی واقعاً به آن نیاز دارید، باز هم نگذارید فروشنده بفهمد. نمی‌خواهم این را بگویم اما شاید بد نباشد گاهی‌اوقات کمی سر مال بکوبید و از محصولات سایر مغازه‌ها تعریف کنید. خلاصه مراقب باشید احساس نیاز یا ذوق و شوق‌تان برملا نشود.
بگذارید اول فروشنده قیمت بدهد
قبلاً هم گفتم فروشنده‌ها ختم چانه‌زنی‌اند. وقتی کار به گفتن قیمت می‌رسد، از شما می‌پرسند چه قیمت‌هایی دارید یا چقدر حاضرید بپردازید. اگر حواستان را جمع نکنید در تله‌شان می‌افتید. بگذارید اول آن‌ها قیمت بدهند. این قیمت معمولاً 2 تا 10 برابر قیمت منصفانه کف بازار است. سپس مقابله به مثل کنید و قیمت خیلی پایین بگویید. باز هم می‌گویم هر دو طرف به فکر خودشان هستند. پس اگر دیدید که با گفتن قیمت خیلی پایین، فروشنده جا خورد یا حتی به شما متلک انداخت، ناراحت نشوید. چون همه این‌ها جزئی از روند چانه‌زنی است. در نهایت هر دو کوتاه خواهید آمد و سر قیمت منصفانه به توافق خواهید رسید.
بگویید:«ما بریم یه دوری بزنیم!»
همه ما کم‌وبیش این موقعیت را تجربه کردیم. اگر دیدید فروشنده خیلی بدقلقی می‌کند و اصلاً حاضر به تخفیف دادن نیست، وقت آن است که بگویید: «پس ما بریم یه دور بزنیم...برمی‌گردیم!». این شاه‌جمله معجزه می‌کند. زیرا فروشنده‌ها حاضرند یک تخفیف درست درمان بدهند تا این که یک مشتری دست به نقد را بپرانند.
هوشمندانه خرید کنید
راهنمای تخفیف گرفتن و چانه زدن در سفر ؛ هنگام خرید عتیقه‌جات و طلاجواهر هنگام سفر، مواظب کلاه‌بردارها باشید.
اگر طلاجواهر یا عتیقه می‌خرید، مراقب اصالتشان باشید. ممکن است گنجشک را رنگ و جای قناری قالب کنند. همچنین قبل از هر خریدی حواستان به بازگشت هم باشد. برخی از کالاها را به دلایل مختلف نمی‌توانید داخل هواپیما ببرید. بهتر است از خیرشان بگذرید.
اِشانتیون بگیرید
اگر در چانه زدن و گرفتن تخفیف به بن‌بست رسیدید و هیچ یک از دو طرف کوتاه نیامد، خجالت نکشید، از فروشنده بخواهید به جای تخفیف اشانتیون بدهد. اگر هم می‌خواهید چندین کالا از یک مغازه بخرید، از فروشنده بخواهید یک تخفیف کلی بدهد. این‌طوری دست خالی برنمی‌گردید.
گران‌تر بخرید ولی پشیمان نشوید
گاهی‌اوقات چانه زدن و گرفتن تخفیف خوب پیش نمی‌رود و فروشنده به هیچ صراطی مستقیم نمی‌شود. در این صورت اگر واقعاً محصول مورد نظر را می‌خواهید، بهتر است کمی سرکیسه را شل کنید تا این که بعداً پشیمان بشوید.
خوش‌لحن باشید
در همه حال خوش‌لحن باشید. حتی اگر دارید سر مال می‌کوبید، آرام و متین بکوبید! جوری صحبت نکنید که انگار فروشنده می‌خواهد آتِ‌آشغال بفروشد.
مجبور نیستید بخرید
اگر دیدید فروشنده از قیمت تند و تیز خود کوتاه نمی‌آید، مجبور نیستید خرید کنید. برخی احساس می‌کنند چون با فروشنده به یک توافق اولیه رسیده‌اند پس باید از او خرید کنند. اما اجباری در کار نیست. بدون عذاب وجدان از مغازه خارج شوید و به مغازه‌های دیگر بروید. اگر دیدید که کوتاه آمد و حاضر به تخفیف شد، شرط جوان‌مردی این است که از او بخرید.
پول نقد را نشان ندهید
با نشان دادن همه پول نقد همراه‌تان با تخفیف خداحافظی کنید.
اگر همراه‌تان پول نقد زیاد دارید، همه‌اش را به فروشنده نشان ندهید. اگر او همه پول نقدتان را ببیند دیگر حاضر به تخفیف نخواهد شد و پیش خود خواهد گفت: «او که دغدغه مالی ندارد...پس تخفیف بی تخفیف!». فقط همان‌اندازه که قرار است بپردازید از کیف دربیاورید.