7 نکته برای شهرگردی بهتر

وقتی به یک شهر جدید و نا‌آشنا سفر می‌کنید، خیلی سخت است که یک جا آرام بنشینید و کاری نکنید. شهر‌های جدید، آدم و تجربه‌های جذاب تازه را به ما نشان می‌دهند. گاهی در یک محله‌ی کوچک و ناشناخته و در پشت در‌های خانه‌ای قدیمی، راز‌هایی نگه داشته می‌شوند که شخصیت یک شهر را شکل می‌دهند. جاذبه‌های دیدنی شهر‌ها، فقط مکان‌های تاریخی و دیدنی آن و یا غذا‌های خوشمزه‌ در یک رستوران گرم و کوچک نیست. شما در شهر‌ها، انبوهی از زباله‌ها، افراد بی‌خانمان و خیابان‌هایی با آسفالت خراب را هم زیاد می‌بینید. در بازدید از دیدنی‌های یک شهر، بهتر است همه‌ی ویژگی‌های آن را ببینید و اگر حواستان نباشد، ممکن است تمام روز را صرف دیدن چیز‌هایی کنید که برایتان جذاب نباشد.

هر گردشگر حرفه‌ای باید یاد بگیرد که در هنگام ورود به یک شهر جدید، چگونه با آن برخورد کند. برای به دست آوردن این مهارت، باید به شهر‌های زیادی سفر کنید و به دست آوردن آن آنقدر‌ها ساده نیست. شهر‌های قاره‌ها و کشور‌های مختلف با هم تفاوت زیادی دارند و یک جور‌هایی باید قلق آن‌ها را به دست بیاورید. ما در این مطلب سعی داریم به شما کمک کنیم تا در سفر‌هایی که در پیش دارید، از وقتتان بیشترین استفاده را بکنید و اوقات خوبی داشته باشید. با اسمارتیز همراه باشید.

اولین کاری که برای شهرگردی باید انجام دهید، این است که ببینید توریست‌ها چه کار می‌کنند. معمولا توریست‌ها، مکان‌های جالب و جذابی را برای بازدید انتخاب می‌کنند. همچنین در کنار این جاذبه‌های توریستی، کافه‌ها، مراکز خرید و پارک‌ها زیاد پیدا می‌شوند که خود بخشی از دیدنی‌های یک شهر هستند.

انجام دادن این کار باعث می‌شود آدم‌ها و محیط اطرافتان را بهتر بشناسید، با فرهنگ آن شهر آشنایی پیدا کنید و راحت‌تر تصمیم بگیرید که در ادامه‌ی سفر به کجا بروید. معمولا جاذبه‌های توریستی کنار آب، روی تپه‌ها و کوه‌ها و از این دست مکان‌ها هستند. بازدید از این مکان‌ها می‌تواند به شما کمک کند که با آب و هوا و وضعیت جغرافیایی شهر بیشتر آشنا شوید.

با این کار، یک ایده‌ی کلی از نقشه‌ی شهر هم پیدا می‌کنید. بعضی مکان‌ها برای شما آشنا‌تر می‌شوند و اگر فکر کردید گم شدید، می‌توانید خودتان را به یک جای آشنا برسانید. بعضی شهر‌ها، به غیر از جاذبه‌های توریستی که دارند، بافت شهری جذابی ندارند و مکان‌های جالب زیادی را نمی‌توانید پیدا کنید. می‌توانید چند ساعتی در نقاط مختلف شهر پیاده‌روی کنید تا ببینید این شهر چه چیز‌هایی به شما نشان می‌دهد. ساحل دریا، جنگل و یا مرکز شهر معمولا از مکان‌های جالب یک شهرند. این که در چه بخش‌هایی از شهر زمان بگذرانید، بستگی به علایق شما دارد.

قبل از این که از یک شهر جدید بازدید کنید، باید نقشه‌ی آن شهر را بررسی کنید. برای این کار می‌توانید از گوگل مپ کمک بگیرید. مکان‌های دیدنی مورد علاقتان را روی نقشه مشخص کنید و ببینید که آیا نزدیک به هم هستند یا نه. این کار به شما کمک می‌کند بفهمید که مسافران و توریست‌ها بیشتر در کدام قسمت شهر جمع می‌شوند. می‌توانید ماشین‌تان را در آن بخش پارک کنید و مکان‌های مختلف را ببینید. 

اگر طرفدار طبیعت و فضا‌های باز هستید، جاهای دیگری که می‌توانید در نقشه به دنبال آن‌ها بگردید جاذبه‌های طبیعی مثل آبشار‌ها، رودخانه‌ها، جنگل و پارک‌هاست. اگر از گوگل مپ استفاده می‌کنید، باید دنبال مکان‌هایی که با رنگ آبی یا آبی مشخص شدند بگردید. اگر یک بخش وسیع سبز رنگ را دیدید، به احتمال زیاد یک پارک بزرگ یا فضای سبز دوست‌داشتنی پیدا کردید که کمی هوای تازه استفاده کنید و پیاده‌روی کنید تا خستگی از تنتان در برود. مثلا، اگر شهر آستین در تگزاس را در گوگل مپ جست و جو کنید، یک فضای سبز خیلی بزرگ در آن می‌بینید که یک رودخانه بزرگ از میان آن می‌گذرد. به این قسمت از آستین، گرین بلت یا کمربند سبز می‌گویند. کیلومتر‌ها فضای سبز زیبا با صخره‌های مناسب برای صخره‌نوردی و رودخانه‌ای که با وقار از میان آن می‌گذرد. چک کردن نقشه‌ی شهر قبل از ورود به آن، برای استفاده بهتر از زمان خیلی به ما کمک می‌کند.

از بزرگ‌ترین اشتباهاتی که هنگام بازدید از یک شهر جدید می‌توانید انجام دهید، این است که از پشت شیشه‌های ماشین آن را ببینید. اگر فقط با ماشین دور شهر بگردید و دنبال یک مکان زیبا و جذاب بگردید، خیلی از بخش‌های جالب شهر را از دست می‌دهید. اگر واقعا می‌خواهید با یک شهر آشنا بشوید، باید تنبلی را کنار بگذارید و از پاهایتان کار بکشید. فرقی نمی‌کند از یک شهر کوچک بازدید می‌کنید یا یک شهر بزرگ با جمعیت چند میلیونی، اگر فقط در ماشین بمانید، چیز‌های زیادی را از دست می‌دهید.

پیشنهاد می‌کنیم که مرکز شهر یا قسمتی از شهر که جاذبه‌های توریستی زیادی دارد را پیدا کنید و ماشین‌تان را در یک پارکینگ پارک کنید. حتی اگر هیچ ایده‌ای ندارید که کجا می‌خواهید بروید و چی کار می‌خواهید بکنید، 1 ساعت زمان به خودتان بدهید و فقط راه بروید و مشاهده کنید. اگر فروشگاهی دیدید که اجناس جالبی داشت، بروید تو و سوغاتی کوچکی بخرید، یکی از کافی‌شاپ‌ها را انتخاب کنید و قهوه بخورید. با مردم حرف بزنید، یکی از بهترین راه‌ها برای شناختن یک شهر، شناختن مردمی است که در آن زندگی می‌کنند.

بعضی شهر‌ها از پشت شیشه‌های ماشین چندان زیبا به نظر نمی‌رسند، اما اگر بین ساختمان‌ها قدم بزنید، از محله‌ها و پارک‌ها عبور کنید، دید متفاوت و واقعی‌تری پیدا می‌کنید. به هر حال، هزار‌ها و شاید صد‌ها هزار آدم در این شهر‌ها زندگی می‌کنند. چه چیزی آن‌ها را در این شهر‌ها ماندگار می‌کند؟ اگر توانستید پاسخ این سوال را بفهمید، شما کارتان را درست انجام داده‌اید.

برای مثال، بعضی از شهر‌های جنوبی کشور ما، از لحاظ زیبایی، شاید حرف زیادی برای گفتن نداشته باشند. اما ترک کردن این شهر‌ها برای خیلی از مسافران و کسانی که در آن زندگی می‌کنند خیلی سخت است. مردمی که در این شهر‌ها زندگی می‌کنند، بخش بزرگی از شخصیت و جذابیت آن‌ها هستند. این مسئله نشان می‌دهد که معماری فضای شهری، تنها بخشی از دیدنی‌های یک شهر است. با نشستن پشت فرمان و گشت زدن، نمی‌شود با همه‌ی بخش‌های جالب آن آشنا شد.

قبلا هم گفتیم و باز هم تکرار می‌کنیم! با مردم محلی شهر صحبت کنید! آن‌ها به شما می‌گویند که چه مکان‌هایی ارزش دیدن دارند و کدام مکان‌ها را بهتر است بازدید نکنیم. و همان طور که گفتیم، مردم محلی بخش مهمی از احساس شما نسبت به شهری که بازدید می‌کنید هستند و از همه مهم‌تر، می‌توانند بخش‌هایی از شهر را به شما معرفی کنند که بین توریست‌ها شناخته شده نیستند ولی می‌توانند خاطرات شیرینی را برایتان بسازند. 

اما مراقب باشید که از آدم‌های درستی سوال بپرسید. به هر حال آدم‌ها با هم متفاوتند و شما می‌توانید هر نوع آدمی را در شهر‌ها پیدا کنید. سوال کردن از یک آدم بد اخلاق راجع به مکان‌های تفریحی شهر کمکی به شما نمی‌کند. به دنبال افراد شاد، خون‌گرم و مهربان بگردید. افرادی که با علاقه با شما صحبت می‌کنند، نه افرادی که طوری رفتار می‌کنند که انگار مزاحم آن‌ها هستید. وقت خودتان را افرادی که حال و حوصله ندارند تلف نکنید. 

پیشنهاد می‌کنیم با کارکنان فروشگاه‌ها، کافی‌شاپ‌ها و دیگر مکان‌های دیگری که از آن‌ها بازدید می‌کنید و یا افرادی که مکان‌ها عمومی مثل پارک‌ها و ... در حال گردش هستند صحبت کنید. بعضی‌ها ممکن است سرشان شلوغ باشد و یا اصلا آدم‌های اجتماعی نباشند، اما در آخر شما می‌توانید افراد خوش مشرب پیدا کنید و با آن‌ها صحبت کنید. وقتی پیدا کردید، سعی کنید تا آن‌جایی که می‌توانید از آن‌ها اطلاعات بگیرید. حتی می‌توانید شماره‌ی آن‌ها را بگیرید و با آن‌ها دوست شوید.

از بهترین راه‌ها برای شناختن یک شهر، از طریق غذا‌های آن است. مخصوصا اگر شما هم مثل من حسابی شکمو هستید و هر چی جلویتان بگذارند می‌خورید! آشپزی کردن و غذا خوردن، یکی از مهم‌ترین بخش‌های دوستی و ارتباطات خانوادگی در هر فرهنگ و تمدنی است. شناختن نوع آشپزی هر فرهنگ، می‌تواند به شما تاریخ و آداب و رسومی را که تا به حال به آن توجه نکردید یاد بدهد. مخصوصا اگر دارید در خارج از کشور یا در بخشی از کشورتان که فرهنگ خیلی متفاوتی با محل زندگی شما دارد سفر می‌کنید. مثلا اگر در جنوب کشور زندگی می‌کنید، اگر به شهری شمالی مثل رشت سفر کنید، امتحان کردن غذا‌های محلی آن می‌تواند تجربه‌ای فراموش نکردنی باشد. حوالی میدان شهرداری رشت که قدم بزنید، بانوان سالخورده زیادی را پیدا می‌کنید که بساط پهن کردند شیرینی‌های تازه محلی مثل کاکا یا کلوچه فومنی و ... را می‌فروشند. اگر غذا‌های محلی آن شهر را نمی‌شناسید، از کنار هر غذا‌خوری که عبور می‌کنید منوی آن را بخوانید. غذایی که در اکثر منو‌ها هست و شما آن را نمی‌شناسید، همان غذایی است که باید برای نهار امتحان کنید و امیدوار باشید که خوشمزه باشد! 

پس، وقتی دارید در خیابان‌ها قدم می‌زنید، چشم و گوشتان را باز نگه دارید. با جاهایی که مردم بیشتر جمع شدند توجه کنید، صدای موسیقی زنده بشنوید و اگر بوی خوب غذا را حس کردید، به دنبال آن بروید. ممکن است نهایتا خودتان را در فروشگاه‌های شلوغ و بزرگ و یا شیرینی‌فروشی‌های کوچک محلی پیدا کنید. در سفر کردن خیلی مهم است که از حواستان به خوبی استفاده کنید و به آن‌ها اعتماد کنید.

درست است که سفر کردن و جست و جو کردن در شهر‌های جدید هیجان‌انگیز است، اما همیشه این‌گونه نیست. ممکن است شما ماشینتان را در نزدیک یک پارک بزرگ و زیبا پارک کرده باشید، اما متوجه شوید که در واقع در یک فضای سبز باز در ناکجاآباد هستید! یا جایی که فکر می‌کردید پر از فروشگاه و مغازه‌های جذاب باشد، در واقع یک منطقه‌ی صنعتی است. 

گاهی وقت‌ها این اتفاق می‌افتد. شما نمی‌دانید دنبال چه چیزی هستید، پس اگر اشتباه حدس زدید یا خودتان را در مکانی حوصله سر بر پیدا کردید، نا امید نشوید. همان‌گونه که قبلا گفتیم، شهر‌ها می‌توانند خیلی بزرگ باشند و لزوما همه‌ی قسمت‌های شهر جذاب و هیجان‌انگیز نیستند. مهم این است که زود متوجه شوید که وقت گذراندن در آن‌جا فایده‌ای ندارد و به ماشین برگردید. هر وقت احساس کردید که به شما خوش نمی‌گذرد، زمانی است که باید از آن‌جا بروید. بعضی وقت‌ها سخت است که اعتراف کنید که در انتخاب‌تان اشتباهی انجام دادید اما باید بدانید که چیزی نیست که از آن شرمنده باشید و این مشکل تقریبا برای همه پیش می‌آید. به احساسات خودتان توجه کنید و آن‌ها را با همسفر‌هایتان در میان بگذارید و از آن‌ها بپرسید آیا با شما هم نظر هستند یا نه. به احتمال خیلی زیاد شما تنها نیستید.

هر کاری که می‌کنید و هر چیزی که می‌بینید، یادتان باشد که باید ذهنتان را برای دیدن چیز‌های جدید باز نگه دارید. شما این همه راه را نیامدید که همان چیز‌هایی را ببینید که در شهر خودتان هم می‌توانستید. در نظر داشته باشید که ممکن است چیز‌هایی را ببینید که برایتان عجیب باشد و حسابی غافل‌گیرتان کند. به خودتان زمان بدهید و سعی کنید با آن‌ها کنار بیایید، امتحانشان کنید و از آن‌ها یاد بگیرید.

در آخر، حتی اگر از این شهر خوشتان هم نیاید، به شما تجربه‌ها و درس‌های زیادی را یاد می‌دهد. اگر با یک ذهن و چشم‌های باز به شهر نگاه کنید، چیز‌های زیادی یاد می‌گیرید و وقتتان را تلف نمی‌کنید.