16 جای دیدنی گرجستان که باید رفت

29 بهمن، 1396
30 اردیبهشت، 1399
مدت مطالعه :

در سفر گرجستان تفریحات و کارهای زیادی هست که می‌توانید انجام دهید؛ مثلا شهر تفلیس را بگردید یا بر فراز رشته‌کوه قفقاز پاراگلایدرسواری کنید. ما به شما می‌گوییم بهترین و مهیج‌ترین جاذبه‌ها و تفریحات گرجستان کدام‌ها هستند؟

توریست‌های فرنگی به گرجستان “بالکن اروپا” می‌گویند. در نظر آن‌ها این کشور مثل بالکن یا تراسی است که چشم‌انداز زیبایی به قاره‌ی اروپا دارد. البته بیشتر کشورهای اوراسیایی چنین موقعیتی دارند. یک سمت‌شان اروپاست و سمت دیگر آسیا. عنصر مهمی که باعث پیوندشان می‌شود فرهنگ مردم محلی است.

بافت قدیمی شهر تفلیس و سقف حمام‌هایش

شهرگردی در تفلیس

از کلیشه‌های همیشگی گشت در گرجستان شروع نمی‌کنیم. به نظر ما جذابیت هر سفر شکستن همین کلیشه‌ها و تغییر اولویت‌های بازدیدی است. چون تفلیسِ پایتخت اولین جایی‌ست که وارد آن می‌شوید، پیشنهاد ما این است که بعد از سفر به گرجستان و رسیدن به این کشور، با شهرگردی در تفلیس شروع کنید.
اولین تصویر از این شهر کوچک و بامزه، خیابان‌های سنگ‌فرش شده‌ و ساختمان‌های قدیمی است. البته تفلیسی‌ها به رنگ هم اهمیت زیادی می‌دهند، تا جایی که نقاشان گرجی در تابلوهای نقاشی‌شان به وفور از آن‌ استفاده‌ می‌کنند و معماران هم برای زیباتر کردن نمای ساختمان‌ها. تفلیس با توجه به بافت خانه‌هایش به دو قسمت تقسیم شده: بافت قدیم و بافت جدید و مدرن که در دو طرف رود «کورا» یا «کُر» (Mtkvari) هستند.

رود کورا شهر تفلیسبازارمحلی‌ها، کافه‌ها و رستوران‌ها، خانه‌های چوبی و سنگی با بالکن‌هایی رو به پیاده‌رو و خیابان در بخش قدیمی شهر هستند.

آن‌چه می‌بینید، همانی نیست که در تفلیس سیصد سال پیش هم پابرجا بوده است. حدود 220 سال پیش آغامحمدخان به تفلیس حمله کرد و بیشتر خانه‌ها را از بین برد. کسی چه می‌داند شاید وقتی در خیابان‌های سنگ‌فرش شده‌ی اینجا قدم می‌زنید، پای‌تان را همان‌جایی بگذارید که روزی آغامحمدخان ایستاده بود و دستور تخریب شهر را صادر کرد. خانه‌های اینجا با معماری کلاسیک و قدیمی‌شان جان می‌دهند برای عکاسی. بیشتر ساختمان‌ها بالکن و ایوان دارند که با رنگ‌های گرم و شاد نقاشی شده‌اند.

در مقابل و در بخش جدید شهر، هنوز آثار تفکر کمونیستی را می‌توانید ببینید. مثلا خانه‌ها ساده‌ترند، مصرف‌گرایی در بین ساکنین این قسمت هنوز به اوج نرسیده و کالاهای تجملی یا اصطلاحا لوکس استفاده نمی‌کنند.

گردش در تفلیس جدید را از قسمت قدیمی شهر با رد شدن از زیرگذر یا پل روی کورا شروع کنید. روی رود کورا پل‌های زیادی ساخته شدند، مثل زاینده‌رود اصفهان و شما برای رفتن به بخش قدیمی شهر می‌توانید از هرکدام‌شان که دوست‌دارید عبور کنید. پیشنهاد می‌کنیم از پل «Saarbruecken Bridge» به آن سمت رود بروید که نزدیک به بازار محلی و قدیمی پل خشک تفلیس (Flea Dry Market Bridge) است.

پل Saarbruecken Bridge شهر تفلیسوقتی که خواستید از روی پل رد شوید، بایستید و نگاهی به قایق‌های کوچک و بزرگی بیندازید که از رود کورا عبور می‌کنند.

بازار رنگ و وارنگ (Dry Bridge)
به این دلیل اول این‌جا را به شما معرفی می‌کنیم، چون بازار پررونقی است و برای آشنایی اولیه با هنر گرجی‌ها و فرهنگ‌شان نقطه‌ی شروع خوبی است. هنرمندان و نقاشان زیادی با چرخ‌های دستی‌‌شان به این‌جا می‌آیند، نقاشی می‌کشند و با فروش تابلوها زندگی‌شان را می‌گذرانند. حتی شما هم می‌توانید از آن‌ها بخواهید منظره و موضوع موردعلاقه‌تان را بکشند. علاوه بر تابلوهای نقاشی، وسایل قدیمی و عتیقه و هرچیزی که فکرش را بکنید در اینجا پیدا می‌شود. بازار پل خشک هر روز هفته از ساعت 12 ظهر تا 5 بعدازظهر باز است.
بعد از این‌که در بازار پل خشک گشت زدید، وقتش رسیده که استراحتی کنید. به هر کوچه‌ و خیابانی که سر بزنید، صندلی‌هایی را می‌بینید که کنار پیاده‌رو منتظر عابران و مسافران هستند. کافه پالرمو، نسل قدیم (Old Generation) یا کافه‌یProspero’s Books & Caliban’s نمونه‌هایی از آن‌ها هستند. البته اینجا پر از کافه است و شما انتخاب‌های زیادی دارید.
در جریان شهرگردی‌تان سعی کنید با محلی‌ها هم ارتباط برقرار کنید. گرجی‌ها آنقدر مهربان و خون‌گرم‌اند که از صحبت کردن با شما استقبال می‌کنند.

بازار Dry Bridge شهر تفلیسدنیایی از رنگ و شکل‌ در بازار Dry Bridge

بازار Dry Bridge شهر تفلیسهمین‌طور که مشغول قدم زدن هستید و از لابلای بساط دستفروش‌ها رد می‌شوید، خوب دقت کنید؛ ممکن است کارت پستالی از دوران کمونیست‌ها و شوروی سابق پیدا کنید.

طبیعت‌گردی در کازْبِگی

جاهای دیدنی گرجستان - کازبگی

کسانی که اهل کوه‌پیمایی و طبیعت‌گردی‌اند، در سفرهای‌شان هم سراغ علاقمندی‌های‌شان می‎روند. شاید فکر کنید طبیعت گرجستان جایی برای ماجراجویان طبیعت ندارد، اما این‌طور نیست. بی انصافی است اگر بخواهیم فقط در چند کلمه از آن بگوییم اما چاره‌ای هم نداریم. بعد از تمام شدن برنامه‌ی شهرگردی‌تان حتما سری به مناطق کوهستانی و خوش‌آب و هوای گرجستان بزنید. اولین جایی که به شما آدرسش را می‌دهیم، شهر کوچک و کوهستانی قازبگی یا کازبگی (Kazbegi) در 25 کیلومتری مرز روسیه و گرجستان است.

بعد از این‌که 160 کیلومتر از تفلیس دور شدید، به کازبگی یا به قول خود گرجی‌ها به (Stepantsminda) می‌رسید. جایی که ابرهای سفید و پنبه‌ای بالای دشتی سرسبز خودنمایی می‌کنند. دشت‌های سبز اینجا در پاییز رنگ نارنجی به خود می‌گیرند و در زمستان از برف سفیدپوش می‌شوند اما هنوز هم ارزش دیدن دارند. کازبگی سومین قله‌ی بلند گرجستان است و در گذشته گذرگاهی نظامی بود.

طبیعت کازبگیدر مسیر کوهستانی این منطقه، ابرها آنقدر به شما نزدیکند که شاید وسوسه شوید لمس‌شان کنید.

مردم کازبگی کشاورز و دامدارند و شبیه مردم آذربایجان خودمان زندگی می‌کنند. برای همین ممکن است از این همه شباهت فرهنگی و معشیتی در دو کشور مختلف تعجب کنید. بعضی‌شان هم با تبدیل خانه‌ها به هاستل و اقامت‌گاه محلی امرار معاش می‌کنند. شما هم می‌توانید در یکی از این خانه‌ها بمانید. معمولا مادران خانواده‌ها برای وعده‌های غذایی مسافران غذا درست می‌کند و از این‌که ببیند شما از غذای‌شان لذت می‌برید، خوشحال می‌شوند. به هیچ‌وجه فرصت نشست و برخواست و گپ زدن با مردم کازبگی را از دست ندهید. چی بهتر از این که با آداب و رسوم مردم دیگر کشورها آشنا شوید و تجربه کسب کنید.

کلیسای سنگی گِرگِتی تیرینیتی (Gergeti Trinity) 
وقتی مشغول کشف زیبایی‌های کازبگی هستید، به کلیسای سنگی گِرگِتی تیرینیتی (Gergeti Trinity) هم بروید که در یکی از مسیرهای اصلی همین منطقه است. این کلیسا معماری هماهنگی با طبیعت دارد و به خاطر موقعیت جغرافیایی‌اش، نمای خیره‌کننده و نفس‌گیری را به بازدیدکنندگانش هدیه می‌دهد. در هر فصل از سال دیدن گرگتی می‌ارزد. اگر تصمیم گرفتید تا رسیدن به آن‌جا پیاده‌روی و هایکینگ کنید، اشکالی ندارد اما به هیچ‌وجه در زمستان توصیه‌اش نمی‌کنیم مگر این‌که تجهیزات ایمنی داشته باشید و حسابی از لحاظ بدنی آماده باشید.
به جز هایکینگ، گزینه‌ی دیگر شما برای رسیدن به گرگتی، ماشین است. ماشین‌های 4*4 در میدان اصلی Stepantsminda هستند که شما را مستقیما به کلیسا می‌برند. جاده‌ی کلیسا بالا و پایین زیادی دارد و چون شما هم سوار ماشین هستید، به نظر ما بهتر است که قبل از راه افتادن غذایی نخورید. این‌طوری احتمال تهوع هم کمتر است. در مسیر برگشت هم همین‌کار را بکنید.

کلیسای گرگتی ترینیتی در کازبگیوقتی نزدیک کلیسا رسیدید، بایستید و این منظره‌ی زیبا را با دوربین‌تان ثبت کنید.

گوداوری (Gudauri)
منطقه‌ی گوداوری گرجستان برای اسکی‌بازها و عاشقان ورزش‌های زمستانی جای خوبی است. اینجا در شمال شرق کشور قرار گرفته و فاصله‌ای تقریبا دو ساعته با کازبگی دارد. گوداوری بین 1900 تا 3200 متر بالاتر از سطح دریاست و همین موقعیت جغرافیایی، باعث ایجاد پیست اسکی‌اش شده که حسابی هم معروف است. بارش برف در این منطقه حتی بعضی وقت‌ها به دو و نیم متر هم می‌رسد.

اسکی و پاراگلادینگ در گوداوری گرجستاناگر عاشق برف و ورزش‌های زمستانی هستید، در گوداوری به شما خوش می‌گذرد.

آفرود با ماشین‌های 4*4، چتربازی، پروازهای آکروباتیک و پاراگلایدرسواری از فعالیت‌هایی است که می‌توانید در گوداوری داشته باشید. اگر گروهی به گوداوری رفتید، باید بگوییم شانس به شما رو کرده، چون تخفیف‌های خوبی برای گروه‌ها در نظر گرفته می‌شود. در پروازهای آکروباتیک و پاراگلایدرسواری به شما دوربین GoPro هم داده می‌شود تا لحظات هیجان‌انگیز پرواز را ثبت کنید. کلاه ایمنی، دستکش و لباس گرم از دیگر وسایلی است که توسط برگزارکنندگان تورهای ماجراجویی در گوداوری به شما می‌دهند.

پاراگلایدینگمربیان و مسئولان شما به جز زبان گرجی به روسی و انگلیسی هم مسلطند و کاملا هوای‌تان را دارد.

همین‌طور که مشغول ماجراجویی در گوداوری هستید، بد نیست به بنای «یادبود صلح و دوستی روسیه و گرجستان» (TreatyofGeorgievsk Monument/Russia–Georgia Friendship Monument) هم سری بزنید. این بنای کاملا بتونی با نقشه‌ای نیم‌دایره‌ در سال 1983 توسط معماران روسی در گرجستان ساخته شد. هدف از ساختش نشان دادن دوستی و صلح دو کشور بود. بیشتر گرجی‌ها دلِ خوشی از روس‌ها ندارند و تنها اینجاست که می‌توانید اثری از علاقه‌ی نمادین آن‌ها به یکدیگر را ببینید.

یادبود صلح روسیه و گرجستانمعماری بنا شبیه ساختمان‌های سبک شوروی ظاهر خشکی دارد اما معمارانش تلاش کردند با کاشی‌های رنگارنگ از سردی و خشکی آن کم کنند.

با این‌که بعضی از مسافران فکر می‌کنند که ساختار بتونی یادبود صلح با محیط طبیعی اطراف همخوانی ندارد اما بعضی دیگر از ایستادن در وسط محوطه‌ی آن و دیدن مناظر اطراف لذت می‌برند.

بنای یادبود صلح روسیه و گرجستانموضوع کاشی‌کاری‌های یادبود صلح داستان‌ها و افسانه‌های مشترک روسی و گرجی است.

پارک ملی توشتی (Tusheti National Park)
برای شمایی که عاشق طبیعت‌گردی و دور بودن از هیاهوی شهری هستید، پیشنهاد می‌کنیم به استان کاخِتی (Kakheti) در شرق گرجستان بروید. پارک ملی توشتی (Tusheti National Park) مخصوص شماست. اینجا اخیرا در لیست 12‌تایی مقاصد گردشگری ناشناخته جهان قرار گرفت. تا سال 2003 بازدید از آن محدود به ماه‌های ژوئیه تا سپتامبر (تیر تا اوایل مهر) بود. اما الان هر فصلی می‌توانید به آن‌جا بروید. توشتی به خاطر داشتن بیشترین گونه‌های گیاهی و جانوری معروف شده و گرجستان امید زیادی دارد تا آن را در لیست میراث جهانی یونسکو ثبت کند.

اسب‌سواری در پارک ملی توشتیتوشتی برای اسب‌سواری و پیاده‌روی در هوای آزاد و محیطی جنگلی و بکر جای خوبی است.

خوشبختانه در بیشتر جاهای پارک، علائم و نشانه‌های هشدار و احتیاط تعبیه شده و استفاده از بیشتر خدمات رایگان است. اگر از نظر بدنی سرحال و ورزشکار هستید، حتما برنامه‌ی پیاده‌روی در پارک را در نظر بگیرید. در جریان گشت و گذارتان ممکن است با اهالی دهکده‌هایی مثل Omalo, Dartlo, Gorgulta, Shenako آشنا شوید. اگر از شما خواستند که به خانه‌شان بروید اصلا نگران نباشید. آن‌ها دوست دارند از این راه مهربانی و میهمان‌نوازی خودشان را نشان دهند.

شهر سنگی واردزیا (Vardzia)
خیلی‌ها دوست دارند بعد از تفلیس به باتومی سفر کنند. اما نمی‌دانند در مسیر رسیدن به شهر ساحلی باتومی جاذبه‌های دیگری هم هست. خب بهتر است شما مثل خیلی‌ها نباشید، در راه باتومی به شهر سنگی واردزیا سر بزنید.

شهر سنگی واردزیا در گرجستانشکل کلی این مجموعه، شبیه خانه‌های کوتوله‌ها در سری فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» است؛ کوچک، ظریف و البته بامزه.

در ساحل چپ رودخانه‌ی متکواری (Mtkavari) یا همان کورا و در دامنه‌ی کوه اروشلی (Erusheli) واردزیای سنگی ساخته شد. روی نقشه می‌توانید نزدیک شهر آسپیندزا (Aspindza) پیدایش کنید. اینجا شهر کاملی بود که به جز خانه‌های سنگی، صومعه، کلیسا و قصر سلطنتی هم داشت.  ملکه «تَمَر»، ملکه‌ی گرجستان در سال 1185م. دستور ساخت اینجا را داد. به خاطر ساختار سنگی و صخره‌ای منطقه، درها و پنجره‌ها با ظرافت و ابعاد کوچک‌تری نسبت به خانه‌های واقعی ساخته شدند. 6000 خانه از صخره‌های کوه ایجاد شد و قصر ملکه، کلیسا و برج دیدبانی هم در کنارش ساخته شدند. سیستم دفاعی و امنیتی وارزیا اهمیت داشت، بنابراین تنها راه دسترسی به آن تونلی بود که نزدیک مصب رود کورا تعبیه شده بود.
واردزیا تا صد سال بعد همچنان پررونق بود تا این‌که زلزله‌ای مهیب زندگی اهالی اینجا را تغییر داد. حدود دو سوم شهر از بین رفت و شکاف عمیقی در دامنه‌ی کوه بوجود آمد. اما این پایان ماجرا نبود. در تخریب دوم واردزیا، پای ایرانی‌ها به میان آمد. شاه طهماسب صفوی و سپاهش 466 سال پیش به اینجا حمله کردند و باز هم بخش‌های بیشتری از شهر را از بین بردند.
با این‌که دیگر در واردزیا دیگر کسی زندگی نمی‌کند اما فرقه‌ای از راهبان مذهبی معروف به Zealous Monks در کلیسای صخره‌ای اینجا مراسم مذهبی اجرا می‌کنند.

میدان اروپا شهر باتومی

اتمام سفر با باتومی

بعد از تفلیس، شهر ساحلی-توریستی باتومی دومین شهر پرطرفدار گرجستان است. باتومی از قدیم‌الایام جای مهم و معروفی بود، علتش هم برمی‌گشت به موقعیت استراتژیکش در کنار دریای سیاه. در حقیقت معروفیت و رونق باتومی مدیون همین دریا است.
امروزه دولت گرجستان با توجه به سیاست‌های گردشگری و افزایش توریست اهمیت زیادی به گسترش و زیباسازی شهر می‌دهد. معماری و شهرسازی باتومی ترکیبی هنرمندانه از معماری سنتی و مدرن است. در گذشته مسافران بعد از بازگشت از گرجستان به دوستان و اطرافیان‌شان توصیه می‌کردند که باتومی را نبینند چون این شهر درمقایسه با تفلیس کثیف و نامرتب بود. اما الان به مدد شهرداری باتومی، تصویر متفاوت و زیبایی برای گردشگران ایجاد شده است. هر مسافری می‌تواند براساس سلیقه و علاقمندی‌هایش در باتومی تفریح کند و از سفرش راضی باشد. از هتل‌های لوکس و پنج ستاره گرفته تا هاستل و کافه‌های قدیمی در این شهر پیدا می‌شود. با این‌که باتومی شهر کوچکی به حساب می‌آید اما گستره‌ی وسیعی از تفریحات و جاذبه‌ها دارد. آکواریوم باتومی، آکوا پارک یا پارک آبی، رفتینگ، فلای‌بورد، غواصی، قایق‌های موزی (Banana Boats) و باغ گیاهان (Batumi Botanical Garden) بخشی کوچکی از کارهایی است که می‌توانید در باتومی انجام دهید.

بلوار باتومی (Batumi Boulevard)
فرقی ندارد تنها باشید یا با خانواده و دوستان‌، در بلوار باتومی هر فعالیت مناسب با سن و علاقمندی‌های شما وجود دارد. اصلی‌ترین جاذبه‌ی شهر، همین‌جاست. وقت که مشغول قدم زدن کنار خط ساحلی هستید، در یک سمت دریای سیاه را می‌بینید و در سمت دیگر انواع و اقسام رستوران‌ها، پارک‌ها، آب‌نماهای موزیکال، مجسمه‌ها و کافه‌.

بلوار شهر باتومیدر بلوارباتومی حق انتخاب‌های زیاد دارید، پس نگران محدودیت‌ها نباشید.

به جز پیاده‌روی در امتداد ساحل و لذت بردن از نسیم خنک دریا، کارهای دیگری هم هست که می‌توانید به انجام‌شان فکر کنید. مثلا دوچرخه‌ای کرایه کنید یا با موتورسیکلت‌های برقی بلوار را بگردید. حتی می‌توانید به پاراسِلینگ (Parasailing) بر فراز دریای سیاه فکر کنید.
در جریان همین ساحل‌گردی‌تان ممکن است موجودات دریایی هم ببینید. مثلا یکی از دوستان من، شانس دیدن عروس دریایی کوچولویی را داشت که کنار ساحل آمده بود و دوستم از آن فیلم گرفت. متاسفانه من در سفرم به باتومی بدشانس بودم و نتوانستم چنین دیدار هیجان‌انگیزی را تجربه کنم.

پارک معجزه‌ (Miracle Park)
همین‌طور که به گشت‌تان در بلوار ادامه می‌دهید یا با دوچرخه در امتداد ساحل رکاب می‌زنید، راه‌تان را به سمت پارک معجزه (Miracle Park) کج کنید. مسیرهای مختلفی در این پارک مشخص شده که افراد با توجه به وسیله‌ای که در اختیار دارند در آن مسیرها حرکت کنند؛ مثلا موتورسواران و دوچرخه‌سواران یک راه دارند و کسانی که پیاده‌روی می‌کنند یک راه دیگر.

پارک معجزه شهر باتومیپارک معجزه چند جاذبه‌ی اصلی دارد: چرخ و فلک پانورامیک، یادبود علی و نینو، برج الفبا، برج چا‌چا و کلوب‌های ساحلی.

فضای پارک برای شب‌زنده‌داری هم عالی است و خوشبختانه مسئولان پارک به فکر شب‌زنده‌داران هم بوده‌اند. برای همین در محلی که درختان بیشتری کاشته شده، فضایی تحت عنوان «Free Camping» مشخص شده است. چادرهایی هم برای استفاده قرار دادند تا افراد بتوانند برای خواب از آن‌ها استفاده کنند.

چرخ و فلک پانورامیک
در پارک معجزه یا به قول خارجی‌ها «میراکل» اولین تفریح موردعلاقه‌ی مردم، چرخ و فلک پانورامیک است. با پرداخت 3 لاری می‌توانید سوار شوید و ده دقیقه میان زمین و آسمان بچرخید. بالاترین ارتفاعی که با چرخ و فلک می‌روید، 55 متر است و در همین نقطه می‌توانید عکس‌های خوبی از شهر بگیرید. بالاخره این ارتفاع نمای خوبی به شما هدیه می‌کند. از ساعت ده صبح تا 8 شب اجازه‌ی استفاده از چرخ و فلک را دارید.
آدرس: بلوار سی‌ساید (Seaside Boulevard)، پارک میراکل (Miracle)، شهر باتومی

یادبود علی و نینو (Monument Ali and Nino)
پشت چرخ و فلک عظیم پارک معجزه و کنار اسکله، مجسمه‌ی عشق (Love Statue) قرار دارد. در اصل مجسمه‌های زن و مردی هستند که از لایه‌های فولادی ساخته شدند و اسمشان «علی و نینو» است. این دو مجسمه از هم فاصله دارند و در زمانی 8 الی 10 دقیقه‌ای دور هم می‌چرخند و کم‌کم به هم نزدیک می‌شوند. بالاخره در آخرین لحظه به هم می‌رسند و لایه‌های فلزی بدنشان در هم ادغام می‌شود که به شکل یک بدن واحد درمی‌آیند. بعد از این دوباره از هم جدا می‌شوند و به دو طرف مخالف می‌روند. این روند بارها و بارها در طی روز تکرار می‌شود.

مجسمه‌های علی و نینو شهر باتومیمعمولا افراد زیادی برای دیدن علی و نینو به اینجا می‌آیند و با هربار یکی شدن مجسمه‌ها شادی می‌کنند و دست می‌زنند.

اگر شما هم داستان غم‌انگیز این مجسمه‌ها را بدانید، شاید مثل مسافران و مردم محلی موقع یکی شدن مجسمه‌ها خوشحال شوید. معمار و سازنده‌ی یادبود علی و نینو، «تامارا کِوِه سیتادزه» (Tamara Kvesitadze) بود. او براساس داستان عاشقانه و ناراحت‌کننده‌ی «علی و نینو» از نویسنده‌ا‌ی اتریشی به نام «قربان سعید» مجسمه‌ها را ساخت. علی پسری آذری بود که عاشق نینو، دختر گرجی شد. چون نینو مسیحی بود و علی مسلمان، مشکلات و اختلافات فراوانی بر سر راه عشق‌شان بوجود آمد که خانواده‌های‌شان مهم‌ترین بخش مشکلات بودند. آن‌ها تمام تلاش‌شان را کردند تا کنار هم بمانند اما همه چیز با هجوم روس‌ها به آذربایجان تغییر کرد. علی برای دفاع از کشورش آذربایجان در جنگ جهانی اول به جنگ با روسیه رفت و کشته شد. آن‌ها هیچ‌وقت به وصال نرسیدند اما مجسمه‌های فولادی‌شان در ساحل باتومی هر ده دقیقه یک‌بار به هم می‌رسند. هر ساعت از روز برای دیدن علی و نینو می‌توانید به اسکله بروید اما بیشترین افراد می‌گویند بهترین زمان دیدنش از 19 تا 12 شب است. وقتی که هوا تاریک است و نورپردازی‌های اطراف مجسمه‌ها، منظره و نمای زیبایی را به تصویر می‌کشند.
تا زمانی که مشغول دیدن علی و نینو هستید، از صدای موسیقی نوازندگان محلی پایین مجسمه لذت ببرید.

برج چاچا (Chacha Tower)
بعد از دیدن علی و نینو، از خیابان «Seafront Promenade» پیاده راه بیفتید تا بعد از ده دقیقه به «برج چاچا» برسید. چاچا یعنی چشمه و چون پای برج 4 چشمه وجود دارد، به این نام معروف شده است. بهتر است طوری برنامه‌ریزی کنید که نزدیک ساعت 7 بعدازظهر به برج برسید، چون در این زمان، نمایش آب‌بازی از چهار چشمه‌ی اطراف آن اجرا می‌شود.

برج چاچا شهر باتومیبرج چاچا شبیه برج ساعت ازمیر ترکیه است و اگر قبلا به ترکیه رفته باشید، متوجه شباهت این دو برج می‌شوید.

برج الفبایی (Alphabetic Tower)
می‌گویند الفبای گرجی‌ها 5 هزارسال قدمت دارد و مردم گرجستان اهمیت زیادی به آن می‌دهند. برای همین برج الفبایی ساخته شد تا نمادی باشد از الفبای گرجی. این برج استوانه‌ای از دور شبیه ساختار DNA است و 130 متر ارتفاع دارد. 33 حرف گرجی گرداگرد برج و روی ساختار آلومینیومی آن قرار گرفتند. برای این‌که نمای 360 درجه‌ای از شهر داشته باشید، از آسانسور برج استفاده کنید که بلیطش حدود 8 لاری برای افراد بزرگسال است.

برج الفبا شهر باتومیوسط برج خالی است و آسانسوری تعبیه شده است تا افراد را به طبقات بالا ببرد.

این برج جمعا 3 آسانسور دارد که یکی از آن‌ها به قسمت ویوی پانوراما می‌رسد، یکی به رستوران و آخری هم به بار برج، بنابراین اگر کسی شما را راهنمایی نکند، ممکن است سردرگم شوید. راهنمایان خانمی که در برج هستید، به شما کمک می‌کنند. برای دیدن نمای شهر و قسمت پانوراما باید به طبقه‌ی سوم بروید. برای این‌که غذای دریایی خوبی بخورید یا اهل سوشی هستید، رستوران اینجا را از دست ندهید. رستوران گردان برج الفبایی در ارتفاع 130 متری، بهترین چشم‌انداز را برای شب‌های باتومی دارد. بعد از ساعت 8:30 شب، رستوران می‌چرخد و شما نمایی 360 درجه از شهر خواهید داشت.

پارک دلفین باتومی (Dolphinarium)
در پارک دلفین باتومی فرصت شنا کردن با دلفین‌ها را دارید. در امتداد ساحل، به خیابان Rustaveli بروید و وارد پارک «6 May» شوید. در قسمت غربی پارک، «دلفیناریوم» قرار گرفته است. بین 6 تا 8 دلفین در این پارک با مربیان‌شان نمایش اجرا می‌کنند. فرقی ندارد چند ساله باشید، همراهان‌تان چه کسانی باشند یا تنها بروید، دلفین‌های باهوش اینجا با کارهای بامزه‌شان، ساعات لذت‌بخش و پر از خاطره‌ای را برای‌تان رقم می‌زنند. در مدت اجرای نمایش و به کمک مربیان، دلفین‌ها شما را هم تشویق می‌کنند که با آن‌ها بازی کنید.

دلفیناریوم شهر باتومیدقت و نظم در اجرای نمایش به حدی بالاست که بازدیدکنندگان شگفت‌زده می‌شوند.

مربیان حرفه‌ای با سه زبان روسی، انگلیسی و گرجی با دلفین‌های باهوش و بامزه صحبت می‌کنند. هرروز در ساعت‌های 14:00، 17:00 و 21:00 نمایش دلفین‌ها شروع می‌شود و مدت اجرا 45 دقیقه است. هزینه‌ی دیدن یک اجرا برای ساعت‌های 2 و 5 بعدازظهر 15 لاری و برای ساعت 9 شب 20 لاری است. پیشنهاد می‌کنیم برای این‌که تجربه‌ای متفاوت داشته باشید و از فاصله‌ی خیلی نزدیک دلفین‌ها را ببینید، بلیط یکی از سه ردیف جلویی آکواریوم را بخرید. وقتی جلو باشید، بازیگوشی دلفین‌ها بیشتر به چشم‌تان می‌آید و آنقدر آب به سمت شما می‌پاشند که بعید است لباس‌های‌تان خشک بماند. شاید هم می‌ترسید که جلو بنشینید اما جای هیچ نگرانی نیست، این قسمت کاملا امن است و دلفین‌ها هم حیوانات کاملا بی‌آزار و مهربانی هستند.
دلفیناریوم برای شنای با دلفین‌ها هم برنامه‌ دارد. بلیط شنا با دلفین‌ها برای 3 تا 16 ساله‌ها، 100 لاری و برای 16 ساله‌ها به بالا، 150 لاری است. البته اگر فردی هم دچار معلولیت باشد می‌تواند با پرداخت 160 لاری با دلفین‌ها شنا کند.

میدان اروپا (Europe Square)
به جز بلوار باتومی، «میدان اروپا» که قبلا به آن Era Square هم می‌گفتند، از مراکز اصلی و مهم شهر است. این میدان نقطه‌ای مرکزی برای گشت و گذار به دیگر قسمت‌های باتومی است. البته اتفاقات و رویدادهای مهمی مثل جشن باتوموبا (Batumoba)، فستیوال محلی گانداگانا (Gandagana) یا کریسمس در این میدان برگزار می‌شود. ظرفیت میدان 50 هزارنفر است و برگزارکنندگان کنسرت‌های موسیقی ترجیح می‌دهند، به خاطر گنجایش بالای آن، برنامه‌ها را در اینجا اجرا کنند.

میدان اروپا شهر باتومیگرجستان با ساخت این میدان، تمایلش برای پیوستن به اتحادیه‌ی اروپا را نشان داد.

برای ساخت ساختمان‌های اطراف سبک معماری اروپایی در نظر گرفته شد. آب‌نمای مربع شکل وسط میدان هم‌سطح زمین است و وسوسه‌تان می‌کند تا روی آن بدوید و آب‌بازی کنید. در کنارش مجسمه‌ی «مِدِه‌آ و پشم زرین» (Medea) است که اشاره‌ به داستان «پشم زرین و مِدِه‌آ» دارد. مده‌آ زنی گرجستانی بود که در اسطوره‌های یونانی به شخصیت مرد داستان، جیسون کمک کرد تا پشم زرین افسانه‌ای را بدست آورد.
اگر اهل عکاسی هستید یا به تاریخ و معماری علاقه دارید، قدم زدن در این میدان و عکس گرفتن از ساختمان‌هایش حتما مناسب شماست. به غیر از مجسمه‌ی مِدِه‌آ، برج ساعت (Astronomical clock tower) را هم ببینید. بیشتر مسافران می‌گویند: «بخش باحال و جالب میدان همین‌جاست. جایی که همه می‌توانند به جز شنیدن صدای سِنج ساعت برج که هر یک ساعت نواخته می‌شود، جای ماه و خورشید و بقیه‌ی سیاره‌ها را هم ببینند.»

نقشه‌ی زیر به شما شهرها و فعالیت‌ها را نشان می‌دهد.

[تعداد: 10    میانگین: 3/5]
برچسب(ها)
موقعیت(ها)

ایندیاناجونز از بچگی برام جذاب بود. برای همین رفتم سراغ باستان‌شناسی و تا فوق لیسانس ادامه‌ش دادم. از طرف دیگه سفر هم چیزی نیست که بتونم ازش دست بکشم؛ دوسش دارم. اصلا با سفر می‌تونی خودتو به چالش بکشی و اون قدرت پنهون درونتو بیاری بیرون. حیوانات، موسیقی، تکنولوژی، سریال و کتاب هم در لیست دوست‌داشتنی‌های منه و بدون اونا زندگیم یکنواخت و روتینه. من شیما هستم، الان و به وقت محلی 30 سالمه :)

امتیاز دهید 2 دیدگاه ۵ / 4.3 31 نفر
نظرتو با ما مطرح کن
نظرات دیگران
شیما تیموری
8 اردیبهشت، 1398
در پاسخ به مهسا
عالی بود سرکار خانوم شیما به وقت محلی 29ساله?

مرسی :)

مهسا
7 اردیبهشت، 1398

عالی بود سرکار خانوم شیما به وقت محلی 29ساله?